بازارهای مالی چیست؟

مفهوم هج کردن در بازارهای مالی چیست؟
هج کردن (hedging) به معنی خرید یک دارایی برای کاهش خطر ضرر از داراییهای دیگر میباشد. هجینگ در امور مالی یک استراتژی مدیریت ریسک است که با کاهش و از بین بردن ریسک عدم قطعیتها سروکار دارد. این استراتژی کمک میکند تا ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات ناشناخته قیمت سرمایه گذاری ایجاد شود، پوشش داده شود.
این سازوکار یک روش استاندارد است که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از آن استفاده میکنند تا از سرمایههای خود در برابر ضرر و زیان محافظت کنند. این استراتژی در زمینههای زیر نیز انجام میشود:
کالاها: شامل محصولات کشاورزی، محصولات انرژی، فلزات و غیره است. خطر مرتبط با این موارد به عنوان ریسک کالا شناخته میشود.
اوراق بهادار: شامل سرمایهگذاری در سهام، شاخص و غیره است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان ریسک حقوق صاحبان سهام یا ریسک اوراق بهادار شناخته میشوند.
- ارزها: شامل ارزهای خارجی است. انواع مختلفی از خطرات مرتبط با آن وجود دارد مانند – خطر نوسانات ریسک ارزی و غیره
- نرخ بهره: شامل نرخهای وام است. خطرات مرتبط با این موارد به عنوان خطرات نرخ بهره شناخته میشوند.
- آب و هوا: همچنین یکی از موضوعاتی است که امکان حفاظت از آن وجود دارد.
امیدواریم اکنون متوجه شده باشید که منظور ما از هج کردن چیست. اکنون اجازه دهید در زیر مزایا و انواع آنها را بررسی کنیم.
صندوق های پوشش ریسک چه کاری انجام می دهند؟
در صندوقهای پوشش ریسک، مدیر صندوق از سرمایه گذاران خارجی پول جمع میکند و سپس مطابق استراتژی را که توسط سرمایه گذار قبول شده، به همان صورت سرمایه گذاری را انجام میدهد. نسبتی از وجوه به سهام بلند مدت تخصیص داده میشوند که در آنها فقط سهام عادی را خریداری میکنند و هرگز فروش اعتباری انجام نمیدهند. همچنین نسبتی از سرمایه صندوق به خرید کل مشاغل تحت مالکیت خصوصی تخصیص داده میشود، که صندوق اغلب مالکیت آنها را تحویل گرفته، عملیات آن ها را بهبود بخشیده و بعداً از عرضه اولیه آن شرکت حمایت مالی میکند.
صندوقهای پوشش ریسکی وجود دارند که به معاملات اوراق قرضه میپردازند و یا در املاک و مستغلات تخصص دارند. برخی از آنها سرمایشان را برای کار در کلاسهای دارایی خاصی مانند حق ثبت اختراع و حقوق موسیقی متمرکز میکنند.
انواع مختلف هج کردن
هجینگ به طور کلی به سه نوع تقسیم میشود که به سرمایهگذاران کمک میکند تا با معامله بر روی کالاها، ارزها یا اوراق بهادار مختلف سود کسب کنند. این سه دسته عبارتند از:
- قرارداد فوروارد: این قرارداد توافق نامهای غیر استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد فوروارد شامل قراردادهای مختلفی مانند قراردادهای مبادلهای برای ارزها، کالاها و غیره است.
- قرارداد فیوچرز: یک قرارداد استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ خاص و مقدار استاندارد توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد آتی شامل قراردادهای مختلف مانند کالاها، قراردادهای آینده ارزها و غیره است.
- بازارهای پول: یکی از اجزای اصلی بازارهای مالی است که در آن وامهای کوتاه مدت، استقراض، خرید و فروش با سررسید یک سال یا کمتر انجام میشود. این موضوع شامل اشکال مختلفی از فعالیتهای مالی ارزها، عملیات بازار پول برای بهره، فراخوان سهام است که در آنها وامهای کوتاه مدت، استقراض، فروش و وام با سررسید یک سال یا بیشتر اتفاق میافتد.
مزایای هج ردن
- میتواند برای قفل کردن سود استفاده شود.
- معامله گران را قادر میسازد تا در دورههای سخت بازار زنده بمانند.
- تلفات را تا حد زیادی محدود میکند.
- از آنجا که موجب سرمایه گذاری سرمایه گذاران در طبقات مختلف دارایی میشود، نقدینگی را افزایش میدهد.
- همچنین به صرفه جویی در وقت کمک میکند، زیرا با استفاده از این استراتژی معاملهگران بلندمدت ملزم به نظارت و تنظیم سبد سهام خود با نوسانات روزانه بازار نیستند.
- یک مکانیسم قیمت انعطاف پذیر را ارائه میدهد، زیرا به هزینه کمتری از مارجین نیاز است.
- در صورت هج کردن موفقیت آمیز از معامله گران در برابر تغییرات قیمت کالاها، تورم، تغییرات نرخ ارز، تغییرات نرخ بهره و غیره محافظت میکند.
- در پوشش با استفاده از معاملات اختیار، فرصتی برای معامله گران فراهم میشود تا با استفاده از استراتژیهای معاملات، گزینههای پیچیده را برای به حداکثر رساندن بازده اعمال کنند.
- به افزایش نقدینگی در بازارهای مالی کمک میکند.
سرمایه گذاران چگونه صندوقهای تامینی را پوشش می دهند؟
استراتژیهای مختلفی وجود دارد که توسط سرمایهگذاران برای کاهش ریسک استفاده میشود مانند:
- تخصیص دارایی: با تنوع بخشیدن به پرتفوی سرمایه گذار با کلاسهای مختلف دارایی انجام میشود. به عنوان مثال، شما میتوانید ۴۰ درصد سرمایه را در سهام سرمایه گذاری کنید و باقی سرمایهتان را به کلاسهای دارایی ثابت تخصیص دهید. این موضوع به تعادل سرمایه گذاری کمک میکند.
- ساختار: با سرمایه گذاری قسمت خاصی از پورتفو در اوراق بدهی و بقیه در اوراق مشتقه انجام میشود. سرمایه گذاری در بدهی ثبات را ایجاد میکند در حالی که سرمایه گذاری در اوراق مشتقه به منظور پوشش ریسک به کار گرفته میشود.
- استفاده از اوراق اختیار: این گزینه شامل خرید اختیار خرید و اختیار روش است که به راحتی میتوانید داراییها را مستقیماً ایمن کنید.
- استراتژی آربیتراژ: بسیار ساده و در عین حال بسیار هوشمندانه است. این استراتژی شامل خرید یک محصول و فروش سریع آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر است. بنابراین در صورت وجود چنین فرصتی سودی ناچیز اما ثابت تضمین میشود. این استراتژی معمولاً در بازار سهام استفاده میشود.
بیایید یک مثال بسیار ساده از یک دانش آموز دبیرستانی در نظر بگیریم که یک جفت کفش Asics را از فروشگاه اوت لت که در نزدیکی خانه او است فقط ۴۵ دلار خریداری کرده و آن را به قیمت ۷۰ دلار به هم مدرسهای خود بفروشد. دانش آموز دوم نیز خوشحال است که قیمت بسیار ارزان تری را در مقایسه با فروشگاه بزرگ که همین کفش را با قیمت ۱۱۰ دلار به فروش میرساند، پیدا کرده است.
- استراتژی کاهش میانگین: شامل خرید واحدهای بیشتری از یک محصول خاص است حتی اگر هزینه یا قیمت فروش محصول کاهش یافته باشد. سرمایه گذاران سهام اغلب از این استراتژی استفاده میکنند. اگر قیمت سهامی که قبلاً خریداری کردهاند به میزان قابل توجهی کاهش یابد، آنها سهام بیشتری را با قیمت پایین خریداری میکنند. سپس، اگر قیمت بین دو قیمت خرید آنها به نقطهای افزایش یابد، سود حاصل از خرید دوم ممکن است ضررهای مورد اول را پوشش دهد.
سخن آخر
هجینگ روش مهمی است که سرمایه گذاران می توانند برای محافظت از سرمایه گذاری های خود در برابر تغییرات ناگهانی و پیشبینی نشده در بازارهای مالی از آن استفاده کنند.
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟ بازارهای مالی تشکیلات پیچیدهای دارند که با ساختار اقتصادی و سازمانی خاص خود نقش مهمی در قیمتگذاری بازار برعهده دارند. هر بازاری را که در آن معاملات اوراق بهادار انجام شود بازار مالی محسوب میکنیم: بازار سهام، بازار فارکس، بازار اوراق قرضه، و بازار مشتقات. بازارهای مالی برای عملکرد صحیح اقتصاد سرمایهداری نقشی حیاتی ایفا میکنند. در سالهای اخیر بسیاری از بازارهای مالی دنیا معاملات خود را از طریق بورس به انجام میرسانند.
پیش از شروع مقاله، به شما پیشنهاد میکنیم در صورتی که قصد یادگیری بورس جهانی و فارکس را دارید، در دوره آموزش بورس جهانی شرکت کنید. همچنین اگر قصد دارید در بازار بورس ایران فعالیت کنید، دوره آموزش تابلو خوانی را از دست ندهید!
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
هدف از تشکیل بازارهای مالی چیست؟
تأمین سرمایه از مهمترین اهداف و موضوعات مورد توجه شرکتها است. عرضهی سهام در بورس از بهترین راههای جذب سرمایه شناخته شده است که عموماً با استقبال روبرو شده است. بی شک برای این بازار ساختار قانونمندی طراحی شده که هر شرکتی اجازهی ورود به آن را ندارد. فرابورس هم، مثل بازار بورس اوراق بهادار، بستری جهت داد و ستد اوراق بهادار یا سهام فراهم کرده که شرایط و قوانین معاملاتی آن برای شرکت ها به مراتب در دسترستر است.
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
در فرابورس، نظارت کمتری به نسبت بازار بورس دیده میشود. شرکتهای بورسی ملزم به انتشار تعداد گزارش بیشتری، در طول یک سال مالی هستند. همین موضوع باعث شفافیت بیشتر بورس شده و ریسک سرمایهگذاری در فرابورس به مراتب از بورس بیشتر شده است.
در بازار بورس، داراییهای مختلف از جمله دارایی مالی و واقعی، خرید و فروش می شوند. به بورسی که در آن داراییهای بازارهای مالی چیست؟ مالی (داراییهای کاغذی) و اسنادی مانند سهام و اوراق مشارکت معامله میشود، بورس اوراق بهادارگفته میشود. همچنین بورسی که در آن داراییهای واقعی یا کالاهای فیزیکی مورد معامله قرار میگیرد، تحت عنوان بورس کالا شناخته شده است.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، نوع دیگری از بورس، به نام بورس ارز داریم که در آنجا، پول رایـج کشورها رد و بدل میشود. بورس اوراق بهادار، بازاری سازمان یافته و رسمی است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها، اوراق قرضهی دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی، مطابق با قوانین آن، انجام میپذیرد.
خرید و فروش اوراق بهادار در کشور ما به شکل رسمی در بورس اوراق بهادار تهران به وقوع میپیوندد. هر سهم بر مبنای میزان عرضه و تقاضای آن قیمتگذاری میشود. یک سرمایهگذار میتواند با هر اندوختهای وارد بورس شود و در سرمایهگذاری شرکتهای حاضر در بورس سهیم شود.
بازار فرابورس ایران در سال 1387 فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار شروع کرد. این بازار از جایگاه و تشکیلاتی قانونی مشابه بورس برخوردار است. با این وجود شرایط پذیرش و معامله در آن به مراتب آسانتر از بورس تعریف شده تا بتواند به چرخیدن چرخ اقتصادی کشور کمک کند.
از مهمترین وظایف بازار فرابورس سازماندهی آن قسمت از بازار سرمایه است که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را ندارد و خواهان آن است که به سرعت وارد بازار سرمایه شود.
عدم نیاز به فرآیندهای پیچیده و همچنین متنوع بودن شرایط پذیرش شرکتها در فرابورس ایران، این امکان را برای بنگاههای اقتصادی بهوجود آورده که با دارا بودن حداقل شرایط و در کمترین زمان، به این بازار مالی وارد شوند. درحالیکه از تمامی مزایای شرکتهای حاضر در بازار مبادلات اوراق بهادار بهرهمند میشوند.
فرابورس از چه بازارهایی تشکیل شده است؟
فرابورس پنج بازار دارد که با نامهای بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار ابزارهای نوین مالی و بازار پایه مشخص شدهاند.
بــازار سهام فرابورس ایران بازارهای اول، دوم و پایه را شامل میشود. سهام شرکتهایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دوم معامله میشوند و شرکتهایی که فاقد شرایط لازم باشند، میتوانند سهام خود را در بازار پایه مبادله کنند.
در بازار اول فرابورس، شرکتهای سهامی عام، مطابق با دستورالعمل پذیرش، اجازهی معاملهی سهام خود را دارند. نوسان قیمت 5 درصد بدون حجم مبنا است. آخرین سرمایهای که برای شرکتهای پذیرفته شده در این بازار ثبت شده، حداقل 10 میلیارد ریال تخمین زده شده که یک سال از زمان بهرهبرداری آن میگذرد و زیان انباشته ای متوجه آن نشده است.
در بازار دوم مانند بازار اول، معاملات سهام شرکتهای سهامی عام صورت میگیرند. با این وجود شرایط پذیرش در این بازار، از بازار اول سادهتر است. بازار پایه ی فرابورس، بهمنظور ساخت بستری مناسب برای خرید و فروش سهام شرکتهای سهامی عام – که در بورس یا بازارهای فرابورس اجازه ی ورود ندارند- پا به عرصه ی ظهور گذاشته است. این بازار تنها شرکتهای سهامی عام را شامل میشود. سهام شرکتهایی که احتمال زیان دارند، شرکت های تازهتاسیس، و شرکتهایی که با افزایش سرمایه مایل هستند از سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شوند، در بازار دوم یافت میشود. آخرین سرمایهی ثبت شده برای شرکتهای این بازار، حدود 1 میلیارد ریال برآورد شده است.
بازار پایه چیست؟
بازار پایه، یکی از بازارهای فرابورس معرفی شده که به منظور عرضه و تبادل اوراق بهادار به وجود آمده است. شرکتهای این بازار بدون طی فرآیند پذیرش وارد فرابورس میشوند و شامل سه دستهی زیر هستند:
شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی چیست؟
عوامل متعددی در روند بازارهای مالی تاثیرگذار هستند و این عوامل در کارکرد و بازده این بازارها به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایفای نقش میکنند. در این میان بعضی از عوامل در قالب پارامترهای کمی ظاهر میشوند، مانند انواع شاخصهای مرتبط با آن بازار، تحرکات و نوسانات قیمتی در روند بازار و بعضی دیگر بیشتر ماهیت کیفی دارند که ما آنها را در قالب احساسات و هیجانات بازار میشناسیم. در این مقاله قصد داریم به شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) در بازارهای مالی اشاره کنیم. با ما همراه باشید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع یکی از مهمترین شاخصهای تصمیمگیری در بازارهای مالی به شمار میآید. این شاخص در بازارهای مالی به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه مورد محاسبه قرار میگیرد. در نگاه اول به نظر میرسد به راحتی میتوان از این شاخص در راستای ارزیابی و کشف قیمت سهام یا رمز ارزها استفاده کرد. در اصل، نکته مهم در این نظریه این است که ترس بیش از حد در بازارهای مالی منجر به کاهش قیمت (سهام) میشود و در نقطه مقابل طمع بیش از حد هم منجر به بالا رفتن قیمت خواهد شد.
فلسفه استفاده از این شاخص در بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه، از لحاظ روانشناسی بسیار اهمیت دارد. همانطور که میدانید بسیاری از افراد در بازار بورس با تکرار رفتار دیگران دست به معامله میزنند. یعنی زمانی که بازار روند نزولی در پیش دارد سهامداران از ترس ضرر بیشتر، دست به فروش دارایی سهام خود میزنند و سایر افراد هم با دیدن این رفتار، برای فروش سهام خود اقدام میکنند. در روندهای صعودی نیز بسیاری از افراد دست به خرید سهام شرکتهای مختلف میزنند و این بار هم افراد دیگر، دست به تقلید میزنند.
این رفتار در نهایت منجر به این میشود که افت قیمت سرعت بیشتری پیدا کند و آن بازار با چالشهای بسیاری مواجه شود یا در نقطه مقابل، افزایش سریع قیمتها در آن بازار منجر به ایجاد حباب قیمتی شود. در هر صورت در دو مورد ذکر شده روند به صورت استاندارد پیشروی نمیکند و شما به عنوان یک سرمایهگذار باید نسبت به این شرایط آگاهی کامل داشته باشید.
نحوه کارکرد شاخص ترس و طمع چگونه است؟
تا این بخش از مقاله متوجه شدیم که شاخص ترس و طمع بیشتر به عنوان یک ابزار در بازارهای مالی و به خصوص بازار بورس و رمز ارزها به شمار میآید؛ که در پی آن ترس بیش از حد سرمایهگذاران منجر به افت قیمت میشود و سهام یا رمز ارزها پایینتر از ارزش واقعی خود در این بازار مورد معامله قرار میگیرند. در نقطه مقابل و در پی طمع بیش از حد سرمایهگذاران در این بازارها، سهم یا رمز ارزها بالاتر از ارزش ذاتی خود مورد معامله قرار میگیرند که این وضعیت هم ناشی از تزریق هیجانات بازارهای مالی چیست؟ زیاد در این بستر سرمایهگذاری است.
برخی از فعالان بازارهای مالی بر این عقیدهاند که شاخص ترس و طمع در این بازارها به عنوان یک عامل تعیینکننده در استراتژی معاملاتی شناخته شود و بازارهای مالی چیست؟ افراد با استفاده از آن میتوانند به معاملات خود رسیدگی کنند اما در نقطه مقابل کارشناسان و فعالان دیگری هم این طرز فکر را قبول ندارند و این شاخص را به عنوان یک استراتژی معاملاتی نمیشناسند.
جالب است بدانید که شاخص ترس و طمع CNN هفت پارامتر مختلف را ارزیابی میکند تا میزان ترس و طمع موجود در بازارهای مالی را اندازهگیری کند. این هفت عامل عبارتاند از:
۱. مومنتوم قیمت: این عامل در اصل به عنوان یکی از معیارهای شاخص S&P 500 است که در مقابل میانگین متحرک ۱۲۵ روزه آن قرار میگیرد.
۲. قدرت قیمت سهام: تعداد سهمهایی که در سقف قیمتی ۵۲ هفته هستند در مقابل سهمهایی که در ۵۲ هفته در حالت کف قیمتی قرار دارند.
۳. عرض قیمت سهام: منظور همان ارزیابی و تحلیل معاملات سهمهای صعودی در بازار در مقابل سهمهای نزولی است.
۴. قراردادهای اختیار خرید و فروش : مقدار فاصلهای که قراردادهای اختیار فروش از قراردادهای اختیار خرید عقب هستند، به عنوان نشانگر طمع استفاده میشود و فاصله پیش بودن آنها به عنوان نشانگر ترس.
۵. تقاضا برای اوراق قرضه با ریسک بالا: ارزیابی میزان اشتیاق برای استراتژیهایی با ریسک بالاتر با اندازهگیری اختلاف بین بازده اوراق قرضه سرمایهگذاری و اوراق قرضه ریسک بالا
۶. نوسانات بازار: CNN برای این عامل، شاخص هیئت بازرگانی معاملات قراردادهای اختیار معامله شیکاگو (VIX) را با تمرکز بر میانگین متحرک ۵۰ روزه اندازهگیری میکند.
۷. تقاضا برای سهام بهشت امن: منظور همان اختلاف بازده سهام و اوراق قرضه خزانهداری است.
در نظر داشته باشید که هر کدام از این عوامل تاثیرگذار، با یک چهارچوب محاسباتی مشخص، بین ۰ تا ۱۰۰ قابل اندازهگیری هستند و در گام بعدی، شاخص ترس و طمع با در نظر گرفتن شاخص هم وزن هر یک از این پارامترها مورد محاسبه قرار میگیرد. جالب است نسبت به نتیجه این فرایند بدانید که در صورت رسیدن به عدد ۵۰ به این نتیجه میرسیم که شاخص ترس و طمعی وجود ندارد و وضعیت خنثی است. در صورتی که این عدد بازارهای مالی چیست؟ بالای ۵۰ باشد، درگیر شاخص طمع هستیم و در صورت پایینتر بودن از ۵۰، شاهد وجود شاخص ترس در بازار مالی مد نظر خواهیم بود.
بررسی شاخص ترس و طمع در بازار رمز ارزها
بازار رمز ارزها نیز مانند سایر بازارهای مالی یا شاید بیشتر از سایر آنها، درگیر فرایند شاخص ترس و طمع است. این شاخص در بازار رمز ارزها توسط سایت Alternative.me به صورت مرتب منتشر میشود اما باید در نظر داشته باشید که این آمار فقط مربوط به بیت کوین است. معمولا در بازار رمز ارزها زمانی که روند صعودی به وجود میآید، سرمایهگذاران ترس از دست دادن سود کسب شده را دارند که با عنوان FOMO از آن یاد میشود.
بر اساس مشاهدات این نتیجه حاصل شده است که افراد با دیدن اعداد قرمز رنگ در درصدهای رشد و کاهش ارزش رمز ارزها، اقدام به فروش دارایی خود در این بازار میکنند که همین مورد از ترس شدید حاصل میشود. به این نکته توجه داشته باشید که اگر این شاخص نشان دهد که سرمایهگذاران «طمع بیش از حد» دارند، معنایش این است که بازار در آستانه اصلاح است.
مزایا و معایب استفاده از شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی
دو عامل ترس و طمع به عنوان محرکهای قدرتمندی در تصمیمگیریهای انسان به شمار میآید. حال ترکیب این دو پارامتر در تصمیمگیریهای اقتصادی بسیار قابل توجه است. همانطور که در اطرافیان خود دیدهاید؛ بسیاری از افراد در فرآیند سرمایهگذاری به صورت هیجانی و احساسی برخورد میکنند و تصمیمات منطقی و بر اساس استراتژی از پیش تعیینشده نمیگیرند. از این رو اندازهگیری شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی یک داده مهم محسوب میشود.
طبق نتایجی که از گذشته تا به حال کسب شده است، کارشناسان معتقدند که با استفاده از شاخص ترس و طمع اغلب میتوان چرخش بازارهای مالی، به خصوص بازار سهام را، تشخیص داد. با این تفاسیر سرمایهگذاران به راحتی میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب بازار را کشف و در روند معاملات بازار، سودهای قابل توجهی کسب کنند.
در نهایت باید توجه داشته باشید که بسیاری از صاحب نظران بر این عقیدهاند که شاخص ترس و طمع یک شاخص مفید در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری است اما به شرطی که این شاخص تنها معیار تصمیمگیری شما در روند سرمایهگذاری در بازارهای مالی نباشد. در نقطه مقابل بسیاری از فعالان بازارهای مالی نسبت به شاخص ترس و طمع بدبین هستند و این شاخص را عامل معتبری در تصمیمگیریهای مالی نمیدانند. از نظر آنها این شاخص بیشتر مانند یک نشانگر برای زمانبندی بازار است.
سخن آخر
عوامل متعددی در بازارهای مالی وجود دارند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در روند این بازارها تاثیرگذارند. بعضی از این عوامل در نهایت ماهیت کمی دارند و بعضی دیگر هم ماهیت کیفی. تاثیر این عوامل را با معیارهای مختلفی میتوان سنجید. یکی از این معیارها شاخص ترس و طمع در بازارهای مالی است. این شاخص به نوعی بیانگر میزان ترس و طمع در بازار است و بسیاری از سرمایهگذاران با استفاده از این شاخص، معاملات خود را برنامهریزی میکنند. همانطور که در مقالههای قبلی هم اشاره کردیم، در بررسی و تحلیل بازارهای مالی، استفاده از یک ابزار نتیجه قطعی را برای شما در پی ندارد و نمیتوان تصمیمات نهایی را فقط با تکیه بر شاخص ترس و طمع اتخاذ کرد.