همبستگی کندل

آموزش ویدئویی نحوه خواندن نمودار ها (کندل استیک ها)همبستگی کندل
سلام میکنم خدمت کاربران عزیز در این پست دوره آموزشی کندل استیک ها را معرفی میکنیم . کسانی که مایل به آموختن روانشناسی کندل ها هستند حتما دوره کندل خوانی و آموزش های مربوطه را تهیه کنند بعد از مشاهده این دوره شما با الگوهای کندل استیک که از مهمترین مبانی شاخه تحلیل تکنیکال میباشند کاملا آشنا خواهید شد.
کندل استیک ها طبیعتا در تمامی بازارهای مالی از بورس ایران گرفته تا فارکس و بروکر های باینری آپشن نظیر الیمپ ترید olymp trade یافت میشود و جز پرکاربرد ترین نمودارها برای تحلیل کردن بحساب می آیند.
طی دهه های متوالی و معامله گران مختلف ، دانش در مورد اشکال کندل استیک ها بروز تر و دقیقتر شده و امروزه هر معامله گری باید به این مبحث تسلط داشته باشد تا بتواند موقعیت های کم ریسکی را برای خود شناسایی کند .
روانشناسی نمودار دقیقا از روی بررسی اشکال کندل های نمودار بدست می آید و شاید برایتان جالب باشد که هر شکل کندل استیک چه معنا و مفهومی را میتواند به شما برساند.
از Candlestick ها میتوانید در جهت تاییدیه برای استراتژی های خودتان استفاده کنید اکثر معامله گران بازارهای جهانی قبل از باز کردن معامله ای تاییدیه از کندل استیک ها میگیرند . البته ناگفته نماند هر چقدر تایم کندل بیشتر باشد اعتبار الگوهای کندل استیک به طبع بیشتر خواهد بود و میتوان سیگنال های خوبی گرفت ولی این دلیل نمیشود که در باینری آپشن که تایم کندل ها پایین است نتوان از این الگوها استفاده کرد چرا که این الگوها نشأت همبستگی کندل گرفته از رفتار قیمتی بازار است.
نظریه داو چیست؟ راهحلی برای تحلیل بازارهای مالی
نظریه داو همیشه بخشی جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف نمودارهای شمعی (کندل استیکها) توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده میشود. میتوان گفت که تریدرها بهترین شیوهها را با کمک نظریه داو و کندل استیکها ترکیب میکنند.
نظریه داو توسط چارلز اچ داو (Charles H. Dow) که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. او در زمان حیات خود، مجموعهای از مقالات را از دهه 1900 نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. در این نظریه اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton) تعلق دارد که این مقالات را با نمونههای مرتبط در یک دوره 27 ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو این نظریه طرفداران و منتقدان زیادی دارد.
نظریه داو چیست؟
اساساً، نظریه همبستگی کندل داو (DOW) چارچوبی برای تحلیل تکنیکال است که بر اساس نوشتههای چارلز داو در مورد تئوری بازار است. او به همراه ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، شرکت Dow Jones & Company را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داو جونز را در سال 1896 توسعه دادند.
داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company بود. وی به عنوان بخشی از این شرکت، به ایجاد اولین شاخص سهام، معروف به شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) و به دنبال آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد. داو این نظریه را در مجموعهای از سرمقالههای وال استریت ژورنال بیان کرد.
داو هرگز ایدههای خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و به آنها چنین اشارهای نکرد. با این حال، بسیاری از طریق سرمقالههایش در وال استریت ژورنال از او مطالب زیادی یاد گرفتند. پس از مرگش، ویراستاران دیگری، مانند ویلیام همیلتون، این ایدهها را اصلاح کرده و از سرمقالههای او برای گردآوری آنچه که امروزه به عنوان نظریه داو شناخته میشود، استفاده کردند.
چارلز داو در سال 1902 درگذشت و به این دلیل هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد، اما چند نفر از پیروان و همکاران او کارهای وی را گسترش داده و در مقالاتی منتشر کردند. برخی از مهمترین افرادی که با مقالات خود به انتشار نظریه داو کمک کردند عبارتند از:همبستگی کندل
- «فشار سنج بازار سهام»، ویلیام پی همیلتون (1922)
- «نظریه داو»، رابرت ریا (1932)
- «چگونه به بیش از 10000 سرمایهگذار برای کسب سود در سهام کمک کردم»، جورج شفر (1960)
- «نظریه داو امروزی»، ریچارد راسل (1961)
داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کلیت، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسبوکار در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار میتوان به دقت آن شرایط را ارزیابی کرده و جهت روندهای اصلی بازار و جهت احتمالی تک تک سهمها را شناسایی کرد.
این نظریه در تاریخ بیش از 100 ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است، از جمله مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه 1920، رابرت ریا (Robert Rhea) در دهه 1930 همبستگی کندل و ای. جورج شفر (E. George Shaefer) و ریچارد راسل (Richard Russell) در دهه 1960. جنبههای این تئوری جایگاه خود را از دست دادهاند، برای مثال، تأکید آن بر بخش حملونقل، یا راهآهن، در شکل اصلیاش، اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد.
این مقاله مقدمهای بر تئوری داو ارائه کرده و مراحل مختلف روند بازار بر اساس کار داو را مورد بحث قرار میدهد. مانند هر نظریه دیگری، اصول زیر خطاناپذیر نبوده و قابل بحث و تفسیر هستند.
6 اصل نظریه داو
1. بازار گویای همه چیز است
این اصل در راستای فرضیه بازار کارآمد (EMH) است. داو معتقد بود که بازار گویای همه چیز است، به این معنی که تمام اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال، اگر انتظار میرود شرکتی به طور گسترده سودهای بهبود یافته و مثبتی را گزارش کند، بازار قبل از وقوع آن را منعکس خواهد کرد. تقاضا برای سهام این شرکت قبل از انتشار گزارش افزایش مییابد و پس از اینکه در نهایت گزارش مثبت مورد انتظار منتشر شود، قیمت ممکن است تغییر چندانی نداشته باشد.
در برخی موارد، داو مشاهده کرد که ممکن است قیمت سهام یک شرکت پس از اخبار خوب کاهش یابد، زیرا آن اخبار آنطور که انتظار میرفت خوب نبودهاند.
هنوز بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران به این اصل اعتقاد دارند، به ویژه کسانی که از تحلیل تکنیکال زیاد استفاده میکنند. با این حال، کسانی که تحلیل فاندامنتال را ترجیح میدهند مخالف آن هستند و معتقدند ارزش بازار منعکسکننده ارزش ذاتی یک سهام نیست.
2. روندهای بازار
برخی افراد میگویند که کار داو همان چیزی است که مفهوم روند بازار را به وجود آورد که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی میشود. نظریه داو میگوید که سه نوع اصلی از روند بازار وجود دارد: